کد مطلب:231467
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:265
از کتاب پیامبران
1- ابن سكیت گوید: خدمت حضرت رضا علیه السلام عرض كردم: چرا خداوند متعال موسی بن عمران را با عصا و ید بیضاء و آلات و ادوات سحر مبعوث فرمود، و عیسی علیه السلام را با طب و محمد صلی الله علیه و آله را با كلام و خطبه ها به رسالت فرستاد؟.
حضرت رضا علیه السلام فرمود: خداوند تبارك و تعالی هنگامی كه موسی علیه السلام را به رسالت مبعوث فرمود در میان مردم بیش از همه چیز سحر و جادوگری رواج داشت، و جادوگران در میان جامعه مقام بلندی داشتند و مورد احترام بودند.
برای همین جهت خداوند متعال موسی را به این وسیله برانگیخت تا با مغلوب كردن جادوگران و كاهنان حق را ظاهر كند و سحر آنها را باطل گرداند و حجت خود را بر مردم تمام نماید.
اما حضرت عیسی علیه السلام در زمانی مبعوث شد كه بیماری و ناخوشی در جامعه زیاد و مردم به طب و طبیب بیشتر احتیاج داشتند از این رو عیسی بن مریم علیهماالسلام كارهائی كرد كه اطباء از آن عاجز بودند، و آن حضرت مردگان را زنده می كرد و ابرص و اكمه را معالجه می كرد.
[ صفحه 282]
این ها كارهائی بودند كه اطباء قدرت انجام آن را نداشتند، از این جهت عیسی علیه السلام نبوت خود را اثبات كرد و حجت خود را آشكار نمود.
اما حضرت رسول الله محمد مصطفی صلی الله علیه و آله در وقتی مبعوث شد كه بهترین و بالاترین فضیلت و امتیاز انشاء شعر و خطبه و سخنرانی بود، اشخاصی در جامعه مقام و اعتبار داشتند كه دارای این سه صفت بودند.
در این هنگام حضرت رسول از طرف خداوند كتابی آورد كه در آن مواعظ و احكام بود، رسول خدا با آوردن قرآن مجید گفته های آنها را باطل كرد و حقانیت خود را آشكار ساخت.
ابن سكیت عرض كرد: به خداوند سوگند من مانند تو را امروز مشاهده نمی كنم، اینك بفرمائید امروز در میان مردم با چه چیز می توان احتجاج كرد.
فرمود: امروز با عقل می توان راست گو را از دروغگو تمیز داد ابن سكیت گفت: به خداوند سوگند جواب درست همین است كه فرمودی و بیان داشتی.
2- حسن بن علی بن فضال از حضرت رضا علیه السلام روایت كرده كه فرمود: پیامبران «اولواالعزم» را از این جهت اولواالعزم می گویند كه صاحب «شریعت» بودند.
بیان این مطلب از این قرار است كه پیغمبران بعد از نوح همه بر شریعت او بودند و راه و روش او را پیروی كرده و از دین او ترویج می كردند، و این سنت تا زمان حضرت ابراهیم علیه السلام جاری بود.
پیامبرانی كه در زمان حضرت ابراهیم علیه السلام و یا بعد از او بودند به شریعت و طریقه ابراهیم رفتار می كردند و از دین او ترویج می نمودند و این روش تا عصر حضرت موسی بن عمران علیه السلام جریان داشت.
[ صفحه 283]
پیامبرانی كه بعد از حضرت موسی آمدند آنها نیز تابع شریعت و دین او بودند تا آنگاه كه حضرت عیسی علیه السلام به نبوت مبعوث شد، و پیامبران زمان آن حضرت نیز تابع شریعت او بودند و از دین او ترویج می كردند، و این روش هم چنین ادامه داشت تا آنگاه كه حضرت محمد صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث گردید.
این پنج نفر پیامبران اولواالعزم هستند و آنان از همه پیغمبران افضل می باشند، شریعت محمد (ص) تا روز قیامت منسوخ نمی گردد و پس از آن تا روز قیامت پیامبری مبعوث نخواهد شد.
هر كسی بعد از آن حضرت ادعای نبوت كند و یا كتابی پس از قرآن بیاورد، خون او برای مردمان مباح است و هر كسی ادعائی از وی شنید باید او را بكشد.
3- فضل بن شاذان گوید: حضرت رضا علیه السلام فرمود: اگر كسی بگوید: چرا بر مردم واجب شد كه از پیامبران متابعت كنند و به نبوت آنان اذعان و اعتراف داشته باشند؟.
در جواب این سائل گفته می شود چون در میان مخلوقات خداوند كسانی نیستند كه از هر جهت بتوانند مصالح عالیه مردم را در نظر بگیرند و امور دین و دنیای مردم را اداره كنند، و حدود و ثقور فرد و اجتماع را مراعات نمایند خداوند متعال نیز مقامش بسیار بلند است و كسی نمی تواند خداوند را مشاهده كند و ضعف و ناتوانی مردم در این مورد ظاهر است.
از این رو لازم بود پیامبری معصوم كه از هر جهت پاك و منزه باشد برای ارشاد و هدایت مردم از طرف خداوند برانگیخته شود و بین خدا و بندگانش واسطه شده و اوامر و نواهی پروردگار را برای مردم بیان كند و آنان را در امور دین و دنیا به طرف خیر و سعادت رهنمون گردد.
اگر چنانچه پیامبری مبعوث نمی شد مردم نفع و ضرر خود را تشخیص نمی دادند
[ صفحه 284]
و طرق سعادت و شقاوت را تمیز نمی دادند، و اگر چنانچه معرفت و اعتقاد به رسول برای مردم واجب نبود در بعثت انبیاء نفعی مشاهده نمی شد و امری كاملا بیهوده بود و این هم از حكیم بزرگی كه همه كارهایش از روی حكمت و علم انجام گرفته و استوار شده است بسیار بعید است كه خداوند پیامبری را به رسالت مبعوث كند و اطاعت او را واجب نگرداند.